یکی یه دونم سید مهدی جونیکی یه دونم سید مهدی جون، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 28 روز سن داره

عشق مامان وبابا

پسرم:

آرزویم این است که دلت خوش باشد

نرود لحظه ای از صورت ماهت لبخند

نشود غصه دمی نزدیکت

لحظه هایت همه زیبا باشند

از خدا می خواهم

که تو را سالم و خوشبخت بدارد همه عمرو نباشی دلتنگ.

ماه رمضان 93

سلام پسر عزيزم... مدت زيادى ميشه که وبلاگت و آپ نکردم و از اين بابت خودمم خيلى ناراحتم ولى سعيم و مى کنم که ديگه زود به زود مطلب بذارم.الانم با گوشيم دارم واست مى نويسم امروز 10تير و سومين روز لز ماه رمضان تو هم رو پام دراز کشيدى دارى فيلم مى بينى...خوابت مياد ولى دارى مقاومت مى کنى امروز تو دقيقا 2سال و 5ماهت تموم شده وخىلى واسه خودت اقا شدى قبل ماه رمضون يه ماه تهران بوديم پيش مامانى و بابايى حسابى خوش گذروندى با امير يکم لجبازى مى کردب ولى اميرحسين خيلى دوست داره با محمدهلى هم که جور بودى خلاصه خيلى بمون خوش گذشت. يه خاطره شيرين که خيلى برام به ياد موندنى بود اين بود که داشتيم با بابايى و خاله مريم مى رفتيم بازار موبايل که خاله تبلت بخره ...
10 تير 1393

2سال تمام.

سلام عزیز دل مامان بالاخره دوشنبه 12اسفند با 32روز تاخیر بردمت مرکز بهداشت (البته به خاطر مسافرت این تاخیر پیش اومد وال پسرم مامانی همیشه رو این یه مورد خیلی حساسه...) البته با مامان هستی هم قرار شدیم و با هم رفتیم آخه هستی هم دوشنبه تولدش بود  و 2تایی با سه چرخه  هاتون رفتیم مرکز البته منو خاله حسابی خسته شدیم از دست شما وروجکا من گفتم کالسکه بردارم ولی شما گیر به سه چرخه داده بودی خلاصه خوش گذشت. و نمودار رشد شما در 2سالگی وزن       10/700گرم قد          85cm و در کل خوب بود وشما پسر خیلی خوبی بودی البته نا گفته نمونه که به مامان ه...
14 اسفند 1392

عکسای تولد گل پسرم

سلام پسر خوشگلم ببخشید مامان جون که اینقدر دیر عکسات و گذاشتم. تولد2سالگی شما در روز 10بهمن1392روز پنجشنبه برگزار شدساعت شروع مراسم ساعت 15بود درست تو ساعت به دنیا اومدن شما یادش بخیر چقدر زود گذشت 2سال از داشتنت میگذره چقدر خوشحالم که تو رو دارم... تو فرشته کوچولوم و... اول میریم سراغ کارت دعوت تولد که طراحی بابایی بود. واز قبل به مهمونامون تحویل داده شد. بابا جون ممنون. تزئینات تولد حالا پسر نازم تازه از خواب بیدار شده بودن و هنوز یکم خوابالو بود. بقیه تو ادامه مطلب...   پسملی و پسر خاله امیرحسین که چقدر باهم دوست بودین اینم پسرخاله آقا محمدعلی بالاخره رسیدیم به کیک که یه کفشدوزک...
10 اسفند 1392

اولین پست اسفند ماهی

سلام به همه دوستای گلم که حسابی دلم براشون تنگ شده بود.علت این غیبت طولانی مدت هم رفتن به مسافرت و دیدار پدر و مادر و خانواده مادری و پدری بود که دلم حسابی براشون تنگ شده بود و الان که برگشتم بیشتر دلم هواشون و کرده ولی خوب چه کنم که اینم تقدیر من بود که ازشون دور باشم. و اینقدر دلم برای اینترتم تنگ ششده بود که بدجور معتادش شده بودم و البته لب تاپ جان مارو در این سفر همراهی کرد .این یه ماه اینقدر به من و پسملی خوش گذشت که نمی دونین کلی این طرف و اون طرف رفتیم دوبار به عروسی دعوت شدیم و کلی خوش گذروندیم . راستی گفته بودم تولد سیدمهدی رو خونه  بابام اینا می گیرم یه تولد به یادموندنی و خوشگل شد که به زودی عکساش .ومیذارم. وکم کم خاطرات ...
4 اسفند 1392

چندتا عکس از پسر خوشملم

سلام عزیزز دلم  .فرشته معصوم و مهربونم الان که دارم برات می نویسم شما رو پای من به یه خواب ناز و قشنگ رفتی . تا یادم نرفته امروز ١٧ربیع ولادت  پیامبر اکرم و امام جعفر صادق  ومن این روز به شما و بقیه تبریک می گم.١٧ربیع پارسال درست مصادف شد با تولدت عزیزم. و ما تو اون روز تولد یکسالگی شما رو گرفتیم. امسال تولدت  رو هم همون ١٠بهمن می گیریم  ان شاءالله.که تا تولد شما یه ١٠روز دیگه وقت و من کلی کارام مونده که انجام بدم.تا آخر هفته به امید خدا میریم به سمت تهران.البته اول میریم قم دیدن عمه و عمو ونی نی شون .تا هم یه دیدن بزنیم وهم کارت دعوت تولدتون رو بهشون بدیم. پسر گلم نمی دونی مامان برای روز تولدت چه هیجانی...
29 دی 1392

نیمه دی ماه

سلامی دوباره بعد مدتها تاخیر  امروز اومدم از اتفاقات این مدت بنویسم که علت نیومدن وبدونی عزیزم .امروز که 20 دی ماه شما کمی بهتر شدی و شروع کردی یکم غذا میخوری آخه یه هفته ای هست که به شدت سرماخوردی وآبریزش بینی شدید و سرفه های خلطی داشتی که بردم پیش متخصص و گفت تو شما یه زمینه آلرژی وجود داره و یکسری دارو بهت داد شما هم که از داروخوردن بیزاری... با یک مکافاتی بهت دارو میدم تا سرنگی که شربتا تو باهاش میکشم و میبینی پا به فرار می ذاری منم خیلی دلم میسوزه ولی مامانی تقصیر خودت نه یه ذره غذا می خوری نه یکم چیزایی که برای سرماخوردگیت خوبه می خوری خلاصه امروز یکم بهتر هستی ایشالله هیچ وقت مریض نشی گلم. راستی یه خبر خوش دیگه اینکه ب...
20 دی 1392

23ماهگیت مبارک

سلام  پسر قشنگم ماهگیت مبارک پسر خوشگلم. امشب مصادف با شب شهادت امام رضا (ع)امام هشتم ما شیعیان همون آقایی که شما 2بار به پابوسشون رفتی امشب رو تسلیت میگم.تو همین شب از امام رضا شفای همه مریضا .وبرطرف شدن گره مشکلات زندگی همه مسلمون ها رو میخوام وامیدوارم همیشه زیر سایه آقا تنت سالم وسلامت باشه پسر کوچولوم. ببخشید عزیزم امشب یکم سرم درد میکنه وحال  ندارم واست بنویسم ازت معذرت میخوام.   ...
11 دی 1392

تولد امیرحسین

سلام پسر قشنگم امروز ٨دی تولد پسرخالت امیرحسین که خیلی تو رو دوست داره ووقتی زنگ میزنه فقط میخواد با تو صحبت کنه .تو هم خیلی دوسش داری. امیر حسین امروز سالش تموم شد رفت به   .خاله فداش بشه که اینقدر بزرگ شده.هیچ وقت روز به دنیا اومدنش و فراموش نمیکنم ما تو راه تهران بودیم اون زمان من وبابایی نامزد بودیم.صبحش با چه هیجانی رفتیم بیمارستان دیدنش  یه پسر کوچولوی ٢٦٠٠گرمی  خیلی ناز و بامزه بود.امیرحسین خیلی واسه اومدنش ناز داشت ودر اصل امام حسین این هدیه کوچولو رو به مامان وباباش داد.الانم که تازه مامانش میخواد واسش یه  نی نی دیگه بیاره بهش میگیم امیرحسین خدا یه خواهر بهت بده میگه نه من یه آبجی میخوام الهی...
8 دی 1392