نیمه دی ماه
سلامی دوباره بعد مدتها تاخیر
امروز اومدم از اتفاقات این مدت بنویسم که علت نیومدن وبدونی عزیزم .امروز که 20 دی ماه شما کمی بهتر شدی و شروع کردی یکم غذا میخوری آخه یه هفته ای هست که به شدت سرماخوردی وآبریزش بینی شدید و سرفه های خلطی داشتی که بردم پیش متخصص و گفت تو شما یه زمینه آلرژی وجود داره و یکسری دارو بهت داد شما هم که از داروخوردن بیزاری... با یک مکافاتی بهت دارو میدم تا سرنگی که شربتا تو باهاش میکشم و میبینی پا به فرار می ذاری منم خیلی دلم میسوزه ولی مامانی تقصیر خودت نه یه ذره غذا می خوری نه یکم چیزایی که برای سرماخوردگیت خوبه می خوری خلاصه امروز یکم بهتر هستی ایشالله هیچ وقت مریض نشی گلم.
راستی یه خبر خوش دیگه اینکه بالاخره 18دی ماه شما صاحب یه دختر عمو و یه پسرعمو شدیجالبتر از همه اینکه این آقا پسر و دختر خانوم با تفاوت زمانی نیم ساعت از هم یکی تو قم ویکی تو تهران به دنیا اومدن که به نوبه خودش برای همه جالب بود تازشم تولد قمری شما و این فسقلیها یکیه6ربیع الاول یعنی شما دقیقا 2سال ازشون بزرگتری...
اینم از خبرای خوب این چند روز .
بریم سراغ چندتا عکس از عشق یکی یه دونم...
عکس همین امروز پسملی که آثار سرماخوردگی کاملا مشهوده...
بدو بیا ادامه مطلب....
راستی این لباس خوشگل ملوانی رو عمه من زحمتش و کشیدن
مهندسین مشغول انجام پروژه های علمی....
اینم عکس دایی و شما و بابایی
اینم یه چندتا عکسات فعلا بابای