یکی یه دونم سید مهدی جونیکی یه دونم سید مهدی جون، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 16 روز سن داره

عشق مامان وبابا

در تدارک تولد

1392/10/6 12:54
نویسنده : مامان و بابا
545 بازدید
اشتراک گذاری

سلام  کلوچه  مامان خوشمزه

عزیزم شرمنده که دیر میام آخه باورت نمیشه وقت ندارم آخه تا شما خوابی یا نیستی به کارای تولدت می رسم.شما که باشی تا می رم سراغ مقوا و قیچی شما هم میخوای که مثل مامان قیچی به دست بگیری و به قول خودت نگاشی کنی.حالا عکساش و میذارم قرار من وبابایی همه کارای یه تولد تم دار رو خودمون انجام بدیم .

هنوز کلی کار دارم هنوز لیست مهمونارو ننوشتم .مقدار کیک میوه و شیرینی و خلاصه مخلفات یه تولد خدا کنه برسم اگه تا آخرای ماه رفتم تهران از خاله ها هم کار می کشم .

راستی شما تو این ماه صاحب یه دختر عمو و پسر عموی کوچولو میشی جالب هر ٢تاشون تاریخ ١٩دی به دنیا میانهوراهورا .ایشاله که سالم  و تپل مپل باشن وزود زود بیان .ایشاله.

بهت میگم بگو تولدت مبارک میگی  مبالک تبلد قربون اون گفتنت بشم جیگر طلااااخنده.واسه شمع فوت کردن هم کلی باهات کار کردم والان قشنگ فوت میکنی خدا کنه امسال بذاری کلاه تولدت و سرت بذاریم پارسال که نذاشتی.خیال باطل

فعلا بابای گلم.بای بای

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

ماما ن مهراوه
8 دی 92 10:46
سلام عزیزم.خوبین ان شاا..؟,سید مهدی خوبه؟ خسته نباشین این روزا کی بشه مهراوه بتونه حرف بزنه .دیگه چخبرا.تولد سیدمهدی رو تهران میگیرین؟ سلام عزیزم کجایی بابا؟؟؟سلامت باشی دوست گلم شما هم خسته نباشی آره آخه اونجا همه فامیلا هستن خاله ها عموها عمه ها و....حتما واست کارت میدم خوشحال میشم بیایی.
مامان مهراوه
11 دی 92 10:15
سلام معصومه جونم. خوبی؟گل پسر چطوره؟خیلی ممنوم عزیزم. خودمم دلتنگتم خیلی دوست دارم ببینمت. ان شا... اگه بتونم حتما میام. خوش باشین. جوجه کوچولورو ببوس و اذیتش نکن مامان جونپسر به این ماهیاون که مثل مهراوه من اصلا اهل شیطونی نیس سلام عزیزم مرسی .منم همین طور اگه تونستی حتما بیا .خیلی خوشحال میشم هم خودت هم دختر ماه پریونت و ببینم.چشم خاله جون نه خدایی نکرده این وروجکا اصلا آتیش نمی سوزونند.