واکسن 4ماهگی
سلام عزیزم ببخشید که این مدت نتونستم به وبلاگت سر بزنم
تولد چهارماهگیت مبارک
روز چهارشنبه ١٠خرداد روز واکسن تو بود از چند روز قبل استرس داشتم که نکنه اذیت بشی خلاصه روز موعود فرارسید من نیم ساعت به رفتن١٢قطره استامینوفن بهت دادم و با عمه جون بردیمت مرکز بهداشت بعد از اندازهگیری قد و وزنت که قدت ٦٤سانتیمتر بودو وزنت ٦کیلو و٢٠٠گرم بود و هم چیز خداروشکر خوب بود....
نوبت رسیدبه واکسن من که اصلا دلم نیومد بیامتو اتاق بعد از چند لحظه صدای جیغ شما همه جا رو پرکرد من سریع بغلت کردم و تو بعد از چند لحظه آروم شدی اون روزش خوب بودی ولی فرداش یکم اذیت شدی خداروشکر تب نکردی چون مامانی قطرت و رو ساعت میداد .عزیزم خداروشکر این مرحله از رشدت رو هم به سلامتی پشت سر گذاشتی تو پسر خیلی قوی هستیاینم از خاطرات ١٢٠روز زندگیت.چند تا عکس تو مرکزبهداشت ازت گرفتم که سر فرصت برات میذارم.
به ادامه مطلب برید...